انعكاس آن را ميتوان در لحظه لحظه تاريخ به گوش جان شنيد، اين فرياد نه تنها رو به خاموشي و افول نگذاشته، بلكه هر روز رساتر و پرصلابتتر، خروش وجوشش آزادگان عالم را افزوده است.
گويا امام حسين (ع) سالها و قرنها چشم به راه دوخته و به انتظار نشسته است؛ تا امام عصر (عج)، ندايش را پاسخ گويد؛ پرچم بر زمين ماندهاش را به دوش گيرد؛ داغهاي كهنهاش را التيام بخشد و آرمانهاي بلندش را لباس تحقق بپوشاند. روز ظهور، هنگام پاسخ به استغاثه مظلومانه امام حسين(ع) است و حضرت مهدي (ع) پاسخ دهنده آن. در اين گستره بيانتها و افقهاي دور آن، كسي به خروش و التهاب فرزندش كه براي رسيدن آن روز، گذر آرام آرام و جانكاه لحظهها را به تماشا مينشيند و روزها و سالها را با چشمان منتظرش بدرقه ميكند وجود ندارد.
به راستي چه رمزي مهر سكوتْ بر لبان بسته و چه سرّي در اين ميان رخ پنهان كرده است؟ چرا ياد امام حسين(ع) هميشه و همه جا، همراه و هم پاي ياد حضرت مهدي (ع) است؟ چرا هر جا سخن از حسين(ع) است، نام حضرت مهدي(ع) نيز رخ ميگشايد؟ چرا عاشورا روز ((ظهور)) است و ياد حسين (ع) آغازين كلام مهدي (ع)…؟
اين گفتار ميكوشد گوشههايي از اين ارتباط و پيوست را، از منظرهاي مختلف و در ابعاد گوناگون بررسي كند و فهرست وار آنها را در چهار بخش (همراه با قرآن، همراه با روايات، ادعيه و زيارات، تشرفات) و يك خاتمه برشمارد تا به عنوان دستمايه برخي از محققان و مبلغان و نيز ابزاري براي تحقيق و پژوهش بيشتر و مقدمهاي براي كشف زوايايي ديگر از حقايق نوراني حيات اين دو امام همام (ع) باشد. گرچه بررسي و تحليل اين پيوستگيها و نيز نتايج و آثار آن، مجالي ديگر و فرصتي فراختر ميطلبد و گشودن گره اسرار اين پيوستگيها، دلهايي راز دان و جانهايي آگاه از آن اسرار را ميطلبد.
همراه با قرآن
1. امام حسين (ع) از نگاه امام مهدي (عج)
سعد بن عبدالله قمي گويد: به امام عصر – اوراحنا له الفداه – عرض كردم: ((اي فرزند رسول خدا! تأويل آيه ((كهيعص)) چيست؟ فرمود: ((هذه اگروف من انباء الغيب، اطلع الله علشا عبده زكريا، د قيّكا عط تمد (ص) و ذلك ان زكريا سأل ربه ان يعلّمه ايء اگمسة فاهبط عليه جقئيل فعلّمه اياها…؛(1) اين حروف از اخبار غيبي است كه خداوند زكريا را از آن مطّلع كرده و بعد از آن داستان آن را به حضرت محمد (ص) باز گفته است…)).
داستان از اين قرار است كه: زكريا از پروردگارش درخواست كرد كه ((اسماء خمسه طيّبه)) را به وي بياموزد. خداوند، جبرئيل را بر او فرو فرستاد و آن اسماء را به او تعليم داد.
زكريا چون نامهاي محمد، علي، فاطمه، و حسن (عليهم السلام) را ياد ميكرد، اندوهش بر طرف ميشد و گرفتاريش از بين ميرفت. و چون حسين (ع) را ياد ميكرد، بغض و غصّه، گلويش را ميگرفت و ميگريست و مبهوت ميشد.
روزي گفت: بارالها! چرا وقتي آن چهار نفر را ياد ميكنم، آرامش مييابم و اندوهم بر طرف ميشود؛ اما وقتي حسين را ياد ميكنم، اشكم جاري ميشود و نالهام بلند ميشود؟
خداي تعالي او را از اين داستان آگاه كرد و فرمود: ((كهيعص))! ((كاف)) اسم كربلا و ((هاء)) رمز هلاك عترت طاهره است، و(( ياء)) نام يزيد ظالم بر حسين (ع) و ((عين)) اشاره به عطش و ((صاد)) نشان صبر او است.
زكريا چون اين مطلب را شنيد، نالان و غمين شد و تا سه روز از عبادتگاهش بيرون نيامد، و به كسي اجازه نداد كه نزد او بيايد. و گريه و ناله سر داد و چنين نوحه گفت:
بارالها! از مصيبتي كه براي فرزند بهترين خلايق خود، تقدير كردهاي دردمندم.
خدايا! آيا اين مصيبت را بر آستانه او نازل ميكني؟ آيا جامه اين مصيبت را بر تن علي و فاطمه ميپوشاني!؟ آيا اين فاجعه را بر ساحت آنان فرود ميآوري؟
بعد از آن گفت: بارالها! فرزندي به من عطا كن تا در پيري چشمم به او روشن شود و او را وارث و وصيّ من قرار ده؛ آنگاه مرا دردمند او گردان؛ همچنان كه حبيبت محمد را دردمند فرزندش گرداندي.
خداوند، يحيي را به او بخشيد و او را دردمند وي ساخت. و دوره حمل يحيي شش ماه بود و مدت حمل امام حسين (ع) نيز شش ماه بود و براي آن نيز قضيهاي طولاني است.
2. امام مهدي (عج)، از نگاه امام حسين (ع)
امام باقر (ع) ميفرمايد: حارث اعور به امام حسين (ع) عرض كرد: ((يابن رسول الله! جعلت فداك: اخقص عن قول الله ص كتابه ((والشمس و ضحشا)) قال: و بك يا حارث، ذلك تمد رسول الله (ص)، قلت: جعلت فداك: قوله: ((والقمر اذا تلشا))، قال: ذلك امفاثؤمنغ عط بن اض طالب يتلو تمداً، قال: قلت: ((و الشار اذا جلّشا))، قال: ذلك القاذ من آل تمد، جلأ الارض قسطا و عدلا؛(2)اي زاده رسول خدا! فدايت شوم. مرا از معناي آيه شريفه والشمس و ضحيها [سوگند به خورشيد و گسترش نور آن] مطّلع ساز. حضرت فرمود: مراد از خورشيد، رسول الله (ص) ميباشد.
پرسيد: فدايت شوم! منظور از آيه شريفه ((والقمر اذا تليها)) [سوگند به ماه چون پس از آن آيد. ]چيست؟
فرمود: منظور از ماه، اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب (ع) است كه بعد از پيامبر(ص) ميباشد.
گفت: مقصود از آيه شريفه ((والنهار اذا جلّيها)) [و سوگند به روز و چون آن را روشن سازد ]چيست؟
فرمود: مقصود از روز، قائم آل محمد (عج) است كه زمين را پر از قسط و عدل كند)).
3. امام مهدي (عج) و امام حسين (ع)
خداوند متعال ميفرمايد: ((و لا تقتلوا النفس الط حرّم الله الا باگق و من قتل مظلوما فقد جعلنا لوليّه سلطانا، فلا ييف ص القتل انه كان منصورا(3)؛ كسي را كه خداوند خونش را حرام شمرده، به قتل نرسانيد، مگر به حق و آن كسي كه مظلوم كشته شده، براي وليش سلطه (حق قصاص) قرار داديم؛ اما در قتل اسراف نكند، چرا كه او مورد حمايت است)).
سلاّم بن مستنير ميگويد: امام محمد باقر (ع) درباره آيه ((و من قتل مظلوما)) فرمود: ((او حسين بن علي (ع) است كه مظلوم كشته شد و ما اولياي او هستيم. و قائم ما چون قيام كند، در طلب انتقام خون امام حسين (ع) بر آيد؛ پس ميكشد تا جايي كه گفته ميشود اسراف در قتل كرده است. مقتول، حسين (ع) و وليّ او قائم (عج) است. و اسراف در قتل اين است كه غير قاتل او كشته شود. او منصور است؛ زيرا از دنيا نميگذرد تا اين كه ياري شود به مردي از خاندان پيامبر خدا كه زمين را پر از قسط و عدل كند، همچنانكه پس از جور و ظلم شده باشد)).(4)
قندوزي حنفي نيز ميگويد: ((از امام علي الرضا فرزند موسي الكاظم (رضي الله عنهما) رسيده كه آن حضرت فرمود: آيه ((و من قتل مظلوما))(5) درباره حسين و مهدي(ع) نازل شده است)).
همراه با روايات
1. امام مهدي (ع) فرزند امام حسين (ع)
در 308 روايت، وارد شده كه امام مهدي (عج) نهمين فرزند امام حسين (ع) است و در بيشتر احاديثي كه از وجود مقدس رسول اكرم (ص) درباره حضرت وليعصر (عج) آمده، به آن حضرت به عناويني چون: ((از تبار پسرم حسين)) و ((از نسل اين پسرم))، ((نهمين فرزند پسرم حسين)) معرفي شده است.(6) كه مجموع روايات پيامبر (ص) در اين زمينه 185 حديث ميباشد.(7)
در اين جا چند روايت از قول امام حسين (ع) نقل ميشود:
1. مردي از طايفه همدان ميگويد: ((حعت اگسغ بن عط بن اض طالب علشأ السلام يقول: قاذ هذه الامة هو التاسع من ولدي و هو صاحب الغيبة و هو الذي يقيَّ مفاثُه و هو حيّ؛(8) از امام حسين بن علي (ع) شنيدم كه ميفرمود: قائم اين امت نهمين از فرزندان من است و او صاحب غيبت است، و او كسي است كه ميراثش را در حياتش تقسيم ميكنند)).
2. امام حسين (ع) ميفرمايد: ((كان رسول الله يقول فآ بلاص به، يا حسغ! انت السيد ابن السيد، ابوالسادة تسعة من ولدك اچة ابرار امناء معصومون و التاسع مهدسّم قاچهم. انت الامام بن الامام، ابوالاچة تسعة من صلبك اچة ابرار و التاسع مهدسم جلأ الدنيا قسطا و عدلا، يقوم ص آخر الزمان كأ حت ص اوله؛(9) رسول خدا (ص) در بشارتي به من فرمود: اي حسين! تو سيد پسر و پدر ساداتي، و ((نه)) فرزند از تو، امامان ابرار و امين و معصوماند، و نهمين آنان مهدي قائم (عج) است. تو امام پسر امام و پدر ائمه هستي و نه فرزند از پشت تو ائمه ابراراند و نهمين آنان، مهدي است كه دنيا را در آخر الزمان، پر از عدل و قسط ميكند…))… .
2. نسب حضرت مهدي (عج) از زبان امام حسين (ع)
سالار شهيدان، فرزندش امام مهدي (ع) را فرزند حضرت فاطمه (س) ميخواند. آن حضرت فرمود:
از رسول خدا (ص) شنيدم كه فرمودند: ((اثهديّ من ولد فاطمة؛(10) مهدي از فرزندان فاطمه است)).
در روايت ديگري امام حسين (ع) ميفرمايد: ((پيامبر (ص) به فاطمه زهرا (س) فرمود: ((اِبلاي يا فاطمة! اثهدي منك؛ اي فاطمه! بشارت بر تو باد، كه مهدي (عج) از فرزندان توست)).(11)
3.القاب امام مهدي (عج) از زبان امام حسين (ع)
امام زمان (ع) القاب مباركي دارند كه بعضي از آنها، مستقيماً با ((عاشورا)) در ارتباط است و بعضي از لقبهاي مقدس آنحضرت، بر زبان جد بزرگوارشان (ع) جاري شده است.
عيسي الخشاب ميگويد: از محضر امام حسين (ع) سؤال كردند: آيا شما صاحب اين امر هستيد؟
فرمود: ((لا و لكن صاحبُ الامر الطريد اللايد اثوتور بابيه، اثكظ بعمّه، يضع السيف عط عاتقه جانية اءكر؛(12) نه من نيستم، بلكه صاحب اين امر كسي است كه از ميان مردم كنارهگيري ميكند و خون پدرش بر زمين ميماند و كنيه او كنيه عمويش خواهد بود. آنگاه شمشير بر ميدارد و هشت ماه تمام شمشير بر زمين نميگذارد)).
((طريد)) و ((شريد)) كه هر دو به يك معنا است – از القاب حضرت ولي عصر (عج) به شمار ميآيد. اين دو عبارت در زبان امامان معصوم(ع) نيز به كار رفته، و معناي آن كنار زده و رانده شده است. حاجي نوري (ره) در معناي ((شريد)) ميگويد: ((رانده شده از مردمي كه آن حضرت را نشناختند و قدر وجود نعمت او را ندانستند و در مقام شكر گزاري و مقام حقش بر نيامدند؛ بلكه پس از اينكه از دست يافتن بر او نااميد شدند، به قتل و قمع ذرّيه طاهره ايشان پرداختند و به كمك زبان و قلم، سعي بر بيرون راندن نام و ياد او، از قلوب و اذهان مردم كردند)).(13)
علامه مجلسي (ره) درباره اين حديث ميفرمايد: ((اثوتور بابيه))؛ يعني، كسي كه پدرش را كشتهاند و طلب خونش را نكردهاند. مراد از ((والد))، امام حسن عسگري (ع)، يا امام حسين (ع) و يا جنس والد است كه شامل همه ائمه(ع) ميشود، و ((مكظ بعمه)) شايد كنيه برخي از عموهاي حضرت، ابوالقاسم باشد، يا اينكه امام زمان (عج) كنيهاش ابوجعفر، ابي الحسن و يا ابي محمد باشد. بعيد نيست علت تصريح نكردن به اسم حضرت و آوردن كنيه، به جهت خوف از عموي حضرت باشد. و قول وسط، ظاهرتر است)).(14)
4.توصيف امام حسين(ع) از زبان امام مهدي (ع)
حضرت مهدي (عج)، امام حسين(ع) را اينگونه توصيف فرموده است: ((كنت للرسول ولداً و للقرآن سندا و للامّة عضُدا و ص الطاعة ثشدا حافظا للعهد و اثيثاق ناكبا عن سبُل الفسّاق تتاوّة تأوّه اگهود طويل الركوع و السجود زاهداً ص الدنيا زهد الرّاحل عشا ناظراً بعغ اثستوحشغ مشا؛(15) تو اي حسين! براي ((رسول خدا)) فرزند و براي ((قرآن)) سند و براي ((امت))، بازويي بودي. در طاعت خدا تلاشگر و نسبت به عهد و پيمان، حافظ و مراقب بودي. از راه فاسقان سر بر ميتافتي. آه ميكشيدي؛ آه آدمي كه به رنج و زحمت افتاده است. ركوع و سجود تو طولاني بود. زاهد و پارساي دنيا بودي؛ زهد و اعراض كسي كه از دنيا رخت بر كشيده است و با ديده وحشت زده بدان نگاه ميكردي)).
در اين عبارت، بسيار جالب و جامع، جد بزرگوار خود امام حسين (ع) را با ده عنوان وصف كرده است:
امام حسين (ع) فرزند رسول خدا است؛
او سند و پشتوانه قرآن است؛ هر آنچه در قرآن، در قالب الفاظ است، در وجود مطهر امام حسين(ع) رؤيت و مشاهده ميشود؛
توان اسلام، امامت است و امام حسين(ع) بازوي پرتوان امّت و دين اسلام در همه اعصار است؛
در راه اطاعت پروردگار، سخت كوش و تلاشگر بود. عبادت آن حضرت (نماز و دعاء خصوصاً دعاي عرفه) مايه اعجاب است.
آن بزرگوار، نگهدار عهد و ميثاق است و با خدا و خلق او در عهد و پيمان، استوار و ثابت و باوفا است؛
آن حضرت از راه و روش فاسقان روي گردان بود و از راه مسامحه و مداهنه وارد نميشد؛
آه امام حسين (ع) دردمندانه بود؛ مانند كسي كه بار سنگيني از غصه دردل دارد و درد سينهاش جراحتي التيام ناپذير است؛
آن حضرت ركوعها و سجدههاي طولاني داشت. كه نمونههاي آن در تاريخ ثبت و درج شده است؛
سيد الشهدا(ع)، نسبت به دنيا زاهد و بي علاقه بود. و زهد با عمل اين خاندان معنا ميگيرد؛
نظر او به دنيا، نظر وحشت زدگان بود و آنجاييكه نظر ديگران به دنيا نظر عاشقانه بود، نظر آن حضرت به دنيا، مانند انسان وحشت زده بود.(16)
5. قائم و عاشورا
((قائم)) از القاب خاصه حضرت حجت (عج) است كه در بيشتر روايات شيعه وارد شده و اطلاق آن بر هيچ يك از معصومين ديگر روا نيست.
ابو حمزه ثمالي ميگويد: به امام محمد باقر (ع) عرض كردم: اي فرزند پيامبر! آيا شما همه قائم نيستيد و حق را به پا نميداريد؟ پس چرا تنها ولي عصر را قائم ميخوانند؟ فرمود: ((ثّا قتل جدّي اگسغ ضجّت اثلائكه بالبكاء و النحيب و قالوا ااًنا أتصفح عمن قتل صفوتك و ابن صفوتك و خفتك من خلقك؟… فاوحي الله الشم قرّوا ملائكط فوعزّض و جلاض لانتقمنّ مشم و لو بعد حغ…د كشف اًم عن الاچة من ولد اگسغ فيّت اثلائكة بذلك ورأوا احدهم قاچاً يصط، فقال سبحانه: سذا القاذ انتقم مشم؛ چون جدم حسين (ع) كشته شد، فرشتگان صدا به گريه و ناله بلند نموده و عرض كردند: پروردگارا! آيا قاتلان بهترين بندگانت، و زاده اشرف برگزيدگانت را به حال خود وا ميگذاري؟ خداوند به آنها وحي فرستاد: اي فرشتگان من! آرام گيريد. به عزّت و جلالم سوگند، از آنان انتقام خواهم گرفت؛ هر چند بعد از گذشت زمانها باشد. آنگاه پروردگار عالم پرده از جلو ديدگان آنان كنار زد و امامان از فرزندان امام حسين (ع) را يكي پس از ديگري به آنها نشان داد. فرشتگان از اين منظره، مسرور و شادمان گرديدند و ديدند كه يكي از آن بزرگواران، ايستاده مشغول نماز است. خداوند فرمود: با اين قائم (شخص ايستاده) از آنان (قاتلان حسين (ع)) انتقام خواهم گرفت)).(17)
محمد بن حمران ميگويد: امام صادق (ع) فرمود: چون جريان شهادت امام حسين (ع) واقع شد، فرشتگان به درگاه الهي ناليدند و خروش بر آورده، به خداوند عرض كردند: بار خدايا! آيا با حسين كه انتخاب شده تو و فرزند پيامبر تو اينچنين رفتار شود؟ خداوند شبح و سايه قائم را در برابر آنان در حالت ايستاده مجسم كرد و فرمود: با اين (قائم) از ستم كنندگان به حسين انتقام خواهم گرفت.(18)
6. غيبت حضرت مهدي (ع)، از نگاه امام حسين (ع)
امام حسين (ع) درباره غيبت امام زمان (ع) ميفرمايد: ((لصاحب هذا الامر غيبتان، احدثا تطول حط يقول بعكم: مات و بعكم قتل و بعكم ذهب و لا يطّلع عط موضعه احد من وض و لا غفه الااثوض الذي يط امره؛(19) براي صاحب اين امر دو غيبت است كه يكي از آنها آنقدر به طول ميانجامد كه گروهي ميگويند: [مهدي ]مرده و برخي گويند: كشته شده و بعضي گويند: رفته است. احدي از دوستان و غيره، از اقامتگاه او آگاه نميشود، جز خدمتگذاري كه متصدي امور اوست)).
هم چنين ميفرمايد: ((… له غيبة يرّتد فشا اقوام و يثبت عط الدين فشا آخرون، فيؤذَوْن و يقال اًم: مط هذا الوعدان كنژ صادقغ. اما ان الصابر ص غيبته عط الاذي و التكذيب جكلة اگاهد بالسيف بغ يدي رسول الله(ص)؛(20) براي او غيبتي است كه گروههايي در آن از دين بر ميگردند و گروههايي ديگر بر آيين خود استوار ميمانند و در اين راه آزارها ميبينند. به آنان گفته ميشود: اين وعده كي واقع خواهد شد اگر راستگو هستيد؟ آنان كه بر اين آزارها و تكذيبها صبر كنند، همانند كسياند كه شمشير به دست گرفته و در پيشاپيش رسول اكرم (ص) جهاد ميكند.
7. بشارت ظهور از زبان امام حسين (ع)
بشارت به ظهور امام عصر (عج) حقيقتي شعفانگيز است كه از سوي امامان معصوم(ع) نويد آن داده شده است. سالار شهيدان در اين زمينه ميفرمايد: ((منّا اثظ علا مهديّاً، اوّاًم امفاثؤمنغ عط بن اض طالب و آخرهم التاسع من ولدي و هو الامام القاذ باگق بيي الله به الارض بعد موسا و يظهر به دين اگق عط الدين كلّه و لو كره اثلاكون…؛ دوازده مهدي از ما هست كه نخستين آنان علي بن ابي طالب و آخرين آنان نهمين فرزند من است كه او امام قائم به حق است، خداوند زمين مرده را به وسيله او زنده ميكند و دين حق را بر تمام اديان پيروز ميگرداند…)).(21)
عبدالله بن عمر ميگويد: ((حعت اگسغ بن عط (ع) يقول: لو ر يبق من الدنيا الايوم واحد لَطوَّلَ اللّه عزّوجلّ ذلك اليوم حط پرج رجل من ولدي فيملاها عدلا و قسطا كأ ملئت جورا و ظلأ، كذلك حعتُ رسول الله يقول؛(22) از حسين بن علي (ع) شنيدم كه ميفرمود: اگر از عمر دنيا جز يك روز باقي نمانده باشد، خداوند آن روز را به قدري طولاني فرمايد تا آنكه مردي از فرزندان من خروج نمايد و زمين را پر از عدل و داد نمايد، همچنانكه پر از ظلم و جور شده باشد، من از رسول خدا (ص) اين چنين شنيدم)).
8. علايم ظهور از زبان امام حسين (ع)
ريحانه رسول خدا، حسين بن علي (ع) درباره علايم ظهور فرزندش امام عصر (عج) ميفرمايد: ((للمهديّ چس علامات: السّفياص، و اماص، و الصيحة من اليء، و اگسف بالبيداء و قتل النفس الزكية؛(23) براي مهدي ما پنج علامت است: خروج سفياني، خروج يماني، بانگ آسماني، خسف سرزمين بيداء (فرو رفتن لشگر سفياني در سرزمين بيدا)، قتل نفس زكيّه)).(24)
در روايتي ديگر، خراب شدن ديوار مسجد كوفه از سمت خانه عبدالله بن مسعود(25) و ديدن علامتي در آسمان (مانند آتش(26)) را از نشانههاي ظهور، بيان فرموده است.
9. دلدادگي حضرت مهدي (عج) به امام حسين (ع)
خدمت در محضر امام حسين (ع) و توفيق ياري حضرت و شمشير زدن در ركاب او، بزرگترين توفيقات الهي بود كه نصيب عدهاي از خواص عصر امام حسين (ع) شد. همچنانكه فراهم نمودن شرايط و مقدمات ظهور حضرت ولي عصر (عج) و توفيق جنگيدن در ركاب آن بزرگوار، از ديگر موهبتهاي الهي است كه نصيب عدهاي از خواص ميشود. در عظمت و شرافت خدمتگذاري، نصرت به آن آستان بلند، همين بس كه امام زمان (عج) نيز عاشق جدّ بزگوار خود و مشتاق خدمت به او است. آن حضرت در زيارت ناحيه مقدسه(27) ميفرمايد: ((و لع اخرتظ الدهور و عاقظ عن نيك اثقدور لأُندّبنّك صباحاً و مساءً و لأبكِغّ لك [عليك] بدل الدموع دماً؛ اگر روزگار مرا به تأخير انداخت و مقدّرات از ياري و نصرت تو در روز عاشورا باز داشت، هر آينه من صبح و شام بر تو ندبه ميكنم و به جاي قطرات اشك، بر تو خون ميگريم)).
آري ياري امام مهدي (عج)، عبادتي بزرگ است، چرا كه در حقيقت خدمت به تمام پيامبران و اوصيا و امامان معصوم(ع) ميباشد؛ زيرا او آخرين حجت الهي است و اراده خداوند بر آن تعلق يافته كه زحمات طاقت فرساي همه پيامبران را، به دست با كفايت آخرين حجت خود به ثمر رساند. اگر نهضت جهاني آن ولي الله اعظم (عج)، از برنامه جهاني خلقت حذف شود، برنامه همه پيامبران عقيم گشته و هدف نهايي فرستادن رسولان و تشريع اديان ضايع و تباه ميشود.(28)
خدمت به امام عصر (ع)، مطلوب امام صادق (ع) نيز بوده است. ((خلاّد ابن قصّار ميگويد: از امام صادق (ع) پرسيدند: آيا قائم متولد شده است؟ فرمود: ((لا ولو ادركته گدمته ايام حياض؛ نه متولد نشده ولي اگر من او را درك ميكردم، همه عمر را با خدمتگزاري او سپري ميكردم)).(29) هنگامي كه امام معصوم (ع) در حق حضرت بقية الله (عج) چنين تعبيري به كار ميبرد؛ مقام رفيع ياران آن حضرت و ارزش خدمت به آيين ((انتظار)) روشن ميشود.
10. عاشورا روز ظهور
درباره روز قيام و ظهور حضرت، روايات مختلفي وارد شده است. كه در آنها، روز نوروز، عاشورا، شنبه و يا جمعه، روز ظهور معرفي شده است.
البته از آن جايي كه نوروز، طبق سال شمسي و عاشورا، بر اساس سال قمري محاسبه ميشود، يكي شدن اين دو روز امكانپذير است و هم زماني اين دو روز با جمعه يا شنبه نيز ممكن است.
اما رواياتي كه روز ظهور را، دو روز از هفته بيان كرده، قابل توجيه است؛ يعني، در صورت صحيح بودن سند اين روايات، احاديث روز جمعه به روز ((ظهور)) و روايات روز شنبه به روز ((استقرار و تثبيت قيام حضرت و نابودي مخالفان)) تفسير ميشود. البته روايات روز شنبه، از نظر سند مورد تامل و بررسي است؛ ولي روايات روز جمعه از اين نظر ايرادي ندارد.(30) اما آنچه مهم است، اين كه قيام حضرت ولي عصر (عج)، مصادف با روز شهادت سيدالشهداء (ع) است و اين مطلب ما را به ارتباط ويژه صاحبان اين دو قيام رهنمون ميسازد.
امام محمد باقر(ع) فرموده است: ((كاص بالقاذ يوم عاشورا يوم السبت قاچاً بغ الركن و اثقام و بغ يديه جقئيل ينادي: البيعة لله فيملأها عدلاكأ ملئت ظلأ و جورا؛(31)گويا حضرت قائم(عج) را ميبينم كه روز عاشورا، روز شنبه بين ركن و مقام ايستاده و جبرئيل پيش روي او ندا ميكند: بيعت براي خدا است. پس زمين را پر از عدل ميكند؛ همان گونه كه پر از ظلم و جور شده بود)).
امام جعفر صادق(ع) نيز ميفرمايد: ((ان القاذ صلوات الله عليه ينادي باحه ليلة ثلاث و علاين و يقوم يوم عاشورا يوم قتل فيه اگسغ بن عط(ع)؛(32) قائم – درود خدا بر او باد در شب بيست و سوم ماه رمضان، به نام [شريفش] ندا ميشود، و درروز عاشورا، روزي كه حسين بن علي (ع)، در آن كشته شد، قيام خواهد كرد)).
11. ياد امام حسين(ع) نخستين كلام حضرت مهدي(ع)
در رواياتي چند، به مطالب و سخنان نخستينِ امام زمان (ع) اشاره شده است؛ از جمله آنها روايتي است كه محدث بزرگوار شيخ علي يزدي حائري (ره) نقل كرده است. او ميگويد: ((زماني كه قائم آل محمد ظهور كند، ما بين ركن و مقام ميايستد و پنج ندا ميدهد:
1. ((الا يا اهل العار انا الامام القاذ ؛ آگاه باشيد اي جهانيان كه مژ امام قاذ))؛
2. ((الا يا اهل العار انا الصمصام اثنتقم؛ آگاه باشيد اي اهل عالم كه منم شمشير انتقام گيرنده))؛
3. ((الا يا اهل العار ان جدّي اگسغ قتلوه عطشانا؛ بيدار باشيد اي اهل عالم كه جدّ من حسين را تشنه كام كشتند))؛
4. ((الا يا اهل العار ان جدّي اگسغ طرحوه عريانا؛ بيدار باشيد اي اهل عالم كه جدّ من حسين را عريان رويخاك افكندند))؛
5. ((الا يا اهل العار ان جدي اگسغ سحقوه عدوانا؛ آگاه باشيد اي جهانيان كه جدّ من حسين را از روي كينه توزي پايمال كردند)).
امام زمان (عج) ابتدا خود را چنين به جهانيان معرفي ميكند: كه قائم و شمشير انتقام منم؛ قيام نمودم تا انتقام خون جدم حسين (ع) – كه او را تشنه لب شهيد كرده، بدن مطهرش را عريان روي خاك افكندند و پايمال كردند – بگيرم.
آري اولين كلام حضرت مهدي(عج)، ياد امام حسين (ع) است كه همواره ياد او، در دل هر انسان آزاد مرد و طالب حقي زنده است و اين مصيبت عظمي، جز با ظهور فرزندش تسلّي نمييابد.
12. حضرت مهدي(عج) تكميل كننده سفر امام حسين (ع)
يكي از رابطههاي دقيق بين اين دو امام همام(ع) و قيامشان، مركز حكومت آن دو است. امام حسين (ع) از مكه به جانب كوفه، رهسپار بود و شايد با رسيدن به كوفه، مانند پدر بزرگوار خود آنجا را مقر حكومت خويش قرار ميداد؛ ولي سپاهيان يزيد، راه را بر آن حضرت بستند و او در دوم محرم، در كربلا منزل نمود.
زماني كه خورشيد تابناك مكه، ظهور كند، كوفه را به عنوان مقر حكومت خود بر خواهد گزيد. امام محمد باقر(ع) ميفرمايد: ((مهدي قيام ميكند و به سوي كوفه ميرود و منزلش را آنجا قرار ميدهد)).(33)
هم چنين ميفرمايد:((هنگامي كه قائم ما قيام كند وبه كوفه برود، هيچ مؤمني نخواهد بود، مگر آن كه در آن شهر، در كنار مهدي سكونت ميگزيند، يا به آن شهر ميرود)).(34)
ابوبكر حضرمي ميگويد: به امام محمد باقر يا امام صادق(ع) گفتم: كدام سرزمين پس از حرم خدا و حرم پيامبرش با فضيلتتر است؟ فرمود: ((اي ابابكر! سرزمين كوفه كه جايگاه پاكي است و در آن مسجد سهله قرار دارد و مسجدي كه همه پيامبران در آن نماز خواندهاند. آن جا عدالت الهي پديدار ميگردد و قائم به عدل و قيام كنندگان پس از او از همان جا خواهند بود. آنجا، جايگاه پيامبران و جانشينان صالح آنان است)).(35)
امام صادق(ع) از مسجد سهله ياد كرد و فرمود: ((آن خانه صاحب ما (مهدي موعود) است؛ زماني كه با خاندانش در آنجا سكونت گزيند)).(36)
از مجموع اين روايات فهميده ميشود كه شهر كوفه، پايگاه اصلي فعاليتها و مركز فرمانروايي امام زمان(عج) خواهد بود، پايگاهي كه زماني مقر حكومت اميرمؤمنان (ع) بود و امام حسين (ع) به آن سو ميرفت.
13. خون خواهي حضرت مهدي(عج) از قاتلان امام حسين(ع)
سالار شهيدان به فرزندش امام سجاد(ع) فرمود: ((سوگند به خدا كه خون من از جوشش باز نميايستد تا اين كه خداوند، مهدي را برانگيزد. او به انتقام خون من، از منافقان فاسق و كافر، هفتاد هزار نفر را ميكشد)).(37)
هروي ميگويد: به حضرت رضا(ع) عرض كردم: اي فرزند رسول خدا! نظرتان درباره اين سخن امام صادق(ع) كه ميفرمايد: ((هرگاه قائم ما قيام كند، بازماندگان قاتلان امام حسين (ع) به كيفر كردار پدرانشان كشته ميشوند)) چيست؟ حضرت رضا(ع) فرمود: ((اين سخن صحيح است)).
گفتم: پس اين آيه قرآن ((و لاتزر وازرةٌ وزر أخري)) چه معنايي دارد؟ فرمود ((آنچه خداوند ميفرمايد صحيح است؛ ولي بازماندگان قاتلان امام حسين(ع)، به كردار پدرانشان خوشحالاند و به آن افتخار ميكنند و هر كس از چيزي خشنود باشد، مانند آن است كه آن كار را انجام داده است. اگر مردي در مشرق كشته شود و مرد ديگري در مغرب به كشته شدن او خشنود باشد، نزد خداوند شريك گناه قاتل است. و اين كه قائم، فرزندان قاتلان امام حسين را هنگام ظهورش نابود ميسازد، براي اين است كه آنان از كردار پدرانشان خشنودند.))(38)
14. ياري امام حسين(ع)، ياري امام مهدي(عج)
يكي ديگر از جلوههاي روشن ارتباط بين اين دو اختر تابناك آسمان ولايت و امامت ياري نمودن امام حسين(ع) است كه در حقيقت اين ياري، نصرت امام عصر (عج) ميباشد. امام حسين(ع) در اين زمينه در شب عاشورا به اصحاب خود فرمود: ((… و قد قال جدّي رسول الله(ص): ولدي حسغ يُقتل بطفّ كربلا، غريباً وحيداً عطشاناً فريداً.
خن نيه فقد نيص و ني ولده اگجة[(ع)]…؛ همانا جدّم رسول خدا[(ص)] فرمودند: فرزند من حسين[(ع) ]در زمين كربلا، غريب و تنها، عطشان و بيكس، كشته ميشود، كسي كه او را ياري كند مرا ياري نموده و فرزندش مهدي [(ع)]را ياري نموده است…)).(39)
15. فرشتگانِ ياور امام حسين(ع)، ياوران مهدي(عج)
يكي از ويژگيهاي قيام يوسف زهراء، برخورداري از نصرت الهي به وسيله فرشتگان است. شيخ صدوق(ره) در روايت ريّان بن شبيب، از حضرت امام رضا(ع) نقل ميكند: ((و لقد نزل اض الارض من اثلائكة اربعة آلاف لنيه فوجدوه قد قتل فهم عند ققه شعث غُقٌ اض ان يقوم القاذ فيكونون من انصاره و شِعارُهم يا لثاراتِ اگسغ؛(40) به تحقيق چهار هزار فرشته براي نصرت و ياري حسين [(ع)] به زمين فرود آمدند. آنان هنگامي كه نازل شدند، ديدند حسين [(ع)] كشته شده است، از اين رو، ژوليده و غبارآلود در نزد قبر آن حضرت، اقامت كردند و همچنان هستند تا اين كه قائم، قيام كند و آنان از ياوران و سپاه آن حضرت خواهند بود و شعارشان يا لثارات الحسين است)).
به راستي، چه ارتباطي ميان اين دو كوكب درخشان آسمان ولايت – كه ملك و ملكوت، عرش و فرش همه از يگانگي آن دو سخن ميگويند – وجود دارد. هر كجا حسين (ع) است، مهدي(عج) نيز هست و هر كجا مهدي(عج) است، حسين (ع) نيز ميباشد. ذكر و نام آن يكي، با ياد و نام ديگري قرين و عجين است. از امام زمان (عج)؛ سيد الشهدا (ع) را ميطلبند و از سيد الشهداء امام زمان را.
16. حضرت مهدي(عج) ويرانگر مساجد چهار گانه
امام عصر(عج) از بين برنده و محو كننده تمام آثار شرك و نفاق است؛ از اين رو عاشقان هر صبح آدينه، زمزمه ((اين هادم ابنية اللاك و النفاق)) را سر ميدهند و منتظرند تا حضرت ظهور كند و كاخ ظلم و ستم، استبداد و بناهاي نفاق را نابود سازد. به همين جهت او مساجدي را كه به شكرانه كشتن امام حسين(ع) بنا شده است، ويران خواهد كرد.
امام محمد باقر(ع) درباره اين مساجد ميفرمايد: ((در كوفه به دليل شادي از كشتن، حسين(ع)، چهار مسجد ساخته شد: مسجد اشعث، جرير، سمّاك و شبَث بن رِبعي))(41) ابو بصير ميگويد: امام محمد باقر(ع) فرمود: ((هنگامي كه قائم ما قيام كند، چهار مسجد را در كوفه ويران ميسازد…)).(42) اين مساجد اگر چه هم اكنون موجود نيست؛ ولي ممكن است بعدها گروهي از روي دشمني با اهل بيت(ع)، آنها را دوباره بسازند.(43)
همراه ادعيه و زيارات
با بررسي ((ادعيه و زيارات)) مربوط به سيد الشهدا(ع) و امام عصر (عج) به ارتباط وثيق و تنگاتنگ ميان اين دو نور پاك پي ميبريم؛ چرا كه هر دو در ماه شعبان به دنيا آمدهاند و در روز تولد حسين (ع) بايد به ياد مهدي(عج)، بود و در روز تولد مهدي(عج)، بايد حسين(ع) را ياد كرد. در دعاي هر يك، بايد جملاتي را زير لب زمزمه نمود كه ياد ديگري را در دل زنده ميكند. در اين قسمت، نمونه هايي چند از اين حقيقت اشاره ميشود:
1. ياد حضرت مهدي(عج)، در ميلاد امام حسين (ع)
شيعيان و شيفتگان مذهب جعفري، در روز ميلاد سالار شهيدان (سوم شعبان)، ياد فرزندان آن حضرت را نيز در دلها تازهتر ميكنند. در توقيع مبارك حضرت امام حسن عسكري(ع) براي قاسم بن علاء همداني آمده است: در روز تولد امام حسين(ع) اين دعا را بخوان: ((اللهم اص اسئلك بق اثولود ص هذا اليوم اثوعود بلاكادته قبل اسشلاله و ولادته بكته اليءُ و من فشا و الارض و مَن علشا… اثعوّض من قتله ان الاچة من نسله و الشّفاء ص تربته و الفوز معه ص أوبته و الأوصياء من عقته بعد قاچهم و غيبته؛(44)خداوندا! من تو را به مقام مولود اين روز ميخوانم. او پيش از آن كه به دنيا چشم بگشايد و قبل از آن كه تولد يابد، وعده و خبر شهادتش داده شد. آسمان و هر كس در آن بود و زمين و هر كس بر روي آن بود، بر او گريه كرد… . او كه در عوض شهادت او، ائمه از نسل او شدند و شفا در تربت او قرار داده شد، فوز و رستگاري با او، در روز رجوع و بازگشت او و بازگشت اوصياء از خاندان او، بعد از قائم آنان و سپري شدن غيبت او ميباشد)).
و در لوحي كه به نام مقدس فاطمه(س) معروف است(45)، ارتباط محكم و راستيني بين امام حسين (ع) و حضرت حجت (عج) وجود دارد. اين لوح به مناسبت تولّد امام حسين (ع) توسط جبرئيل امين به رسم چشم روشني از طرف خداوند متعال به پيامبر اكرم(ص) هديه شد. رسول اكرم (ص) آن را مطالعه ميكنند و ميفرمايند: ((سزاوار نيست كه اين چشم روشني به شخصي غير از فاطمه زهرا (س) سپرده شود.
نكته مهم آن، زمان فرستادن (تولد امام حسين) و محتويات و مطالب آن (ياد مهدي(ع)) است.
وقتي به نام مقدس امام حسين (ع) ميرسد، ميفرمايد:((… جعلت كلمط التامّة معه و حجط البالغة عنده…؛ كلمه تامه و حجت بالغه خود (امام زمان) را با حسين و نزد او قرار دادم)).(46)
2. ياد حسين (ع)، در ميلاد امام زمان (عج)
يكي از شبهاي با عظمت سال، شب تولد يوسف زهرا(س) است كه در روايت، افضل شبهاي سال بعد از شب قدر شمرده شده، و در آن احياء و شب زنده داري توصيه شده است.
عاشقان حضرت در آن شب، ياد حضرت اباعبدالله (ع) را در دلهاي خود احياء ميكنند و با زيارت عاشورا جان خود را صفا ميبخشند، چرا كه شب امام عصر (عج)، شب زيارتي مخصوص سالار شهيدان فرزند فاطمه زهرا(س) است.
محدث بزرگوار، شيخ عباس قمي(ره) در ((مفاتيح الجنان)) مينويسد: با فضيلتترين اعمال شب نيمه شعبان – كه باعث آمرزش گناهان است – زيارت امام حسين (ع) ميباشد. هر كه ميخواهد، روح 124 هزار پيامبر با او مصافحه كند، امام حسين (ع) را زيارت كند. اقل زيارت آن حضرت آن است كه به بالاي بامي رود و به سمت راست و چپ نگاه كند، سپس سر به جانب آسمان بلند كند و حضرت را با اين كلمات زيارت كند: ((السلام عليك يا اباعبدالله، السلام عليك و رچة الله و بركاته))(47)
در قسمت ((زيارات)) نيز مينويسد: احاديث بسياري در فضيلت زيارت امام حسين (ع) در نيمه شعبان وارد شده است. و بس است در اين باب آنچه كه به چندين سند معتبر از حضرت امام زين العابدين (ع) و امام جعفر صادق(ع) وارد شده كه: هر كه بخواهد با او 124 هزار پيامبر، مصافحه كنند، زيارت كند قبر ابي عبدالله الحسين(ع) را در نيمه شعبان. به درستي كه ملائكه و ارواح پيامبران، رخصت ميطلبند و به زيارت آن حضرت ميآيند. پس خوشا به حال آن كه مصافحه كند با ايشان، و ايشان مصافحه كنند با او. پنج پيامبر اولوالعزم (نوح، ابراهيم، موسي، عيسي(ع)و محمد(ص)) نيز با ايشاناند.
3. شب قدر و ياد امام حسين(ع)
شب قدر، شب امام زمان(ع) است. وملائكه و روح بر آن حضرت نازل شده، تقدير امور رادر اختيار او ميگذارند. پيشوايان معصوم(ع) در تفسير سوره قدر فرمودهاند: فرشتگان در اين شب، مقدّرات يكسال را نزد ولي مطلق زمان آورده، بر او عرضه و تسليم ميكنند.(48)
در چنين شبي – كه به حجت بن الحسن العسكري(ع) تعلق دارد – ياد جدّبزرگوارش در دلها زنده ميشود؛ چرا كه يكي از اعمال مستحبي شب قدر، زيارت امام حسين(ع) است. شيخ عباس قمي(ره) مينويسد: ((بدان كه احاديث در فضيلت زيارت امام حسين(ع) در ماه مبارك رمضان – خصوصاً شب اول و نيمه و آخر آن و به خصوص شب قدر – بسيار است. از حضرت امام محمد تقي(ع) منقول است كه هر كه زيارت كند، امام حسين(ع) را در شب بيست و سوم ماه رمضان – و آن شبي است كه اميد است شب قدر باشد و در آن شب هر امر محكمي جدا و مقدّر ميشود – مصافحه كند با او روح 124 هزار ملك و پيغمبر كه همه رخصت ميطلبند از خداوند در زيارت آن حضرت در اين شب.
از حضرت صادق(ع) مروي است: چون شب قدر ميشود، منادي از آسمان هفتم از بطن عرش ندا ميكند كه حق تعالي هر كسي را كه به زيارت قبر حسين(ع) آمده، آمرزيد.
و در روايت ديگر است كه هر كه شب قدر نزد قبر آن حضرت باشد و دو ركعت نماز بگزارد، نزد آن حضرت يا آنچه كه ميسر شود و از حق تعالي بهشت و پناه از آتش را بخواهد؛ خداوند به او بهشت و پناه از آتش را عطا فرمايد. و ابن قولويه از حضرت صادق(ع) روايت كرده كه هر كه زيارت كند قبر امام حسين(ع) را در ماه رمضان و در راه زيارت بميرد، حسابي نخواهد داشت و به او بگويند كه بدون خوف و بيم داخل بهشت شو)).(49)
4. دعاي ندبه و ياد امام حسين(ع)
يكي از دعاهاي بسيار مهم و با ارزش در ميان شيعه، دعاي ((ندبه)) است كه عاشقان حضرت وليعصر(عج) هر صبح جمعه دور هم گرد آمده و با خواندن آن، با حضرتش تجديد عهد و پيمان ميكنند اين دعا سندي صحيح دارد و بخش عمده و چشمگير آن، التجاء به مهدي موعود و تأسّف از غيبت و دردمندي از فراق آن بزرگوار است و بخش هايي از اين دعاء، مربوط به جدّ بزرگوار امام زمان (عج) سالار شهيدان است؛ مانند: ((اين اگسن؟ اين اگسغ؟ اين ابناء اگسغ؛ حسن (ع) كجا است؟ حسين (ع) چه شد؟ فرزندان حسين كجايند و چه شدند؟)).
قسمت ديگري از اين دعاي شريف ((اين الطالب بدم اثقتول بكربلا؟؛ كجاست آن طالب خون شهيد كربلا؟)) كه از حساسيت فوق العادهاي برخوردار است.
ندبه كنندگان مهدي(عج)، منتظرانِ منتقم آل محمدند تا تقاص خون به ناحق ريخته فرزند فاطمه(س) را بگيرد و موجب شادي و بهجت قلب نازنين رسول خدا(ص) شود.
آري صبح جمعه و دعاي سوزان ندبه، در فراق امام زمان و ياد سيد الشهدا (ع) است. و چه بسا همين ياد امام حسين (ع) در صدق و صفاي اين دعا، اثري ژرف به جاي نهد.
5. زيارت عاشورا و ياد مهدي(عج)
((زيارت عاشورا))، كه از سوي امام محمد باقر(ع)، به شيعيان و شيفتگان تعليم داده شده است مضامين والايي دارد.
در يكي از قسمتهاي زيارت چنين آمده است: ((ان يرزقظ طلب ثارك مع امام منصور من اهل بيت تمد(ص)؛ همانا از خداوند ميخواهم خون خواهي تو را در كنار امام ياري شده از خاندان پيامبر(ص) روزيم گرداند)).
زائر در اين فقره، مشاركت در خونخواهي امام حسين(ع) به وسيله امام زمان(ع) را طلب ميكند، چرا كه مقصود از امام منصور، دوازدهمين پيشواي شيعيان حضرت ولي عصر(عج) ميباشد و علت اين كه او را منصور ناميدهاند، اين است كه ايشان در طلب خون جدشان ياري ميشوند.
امام محمد باقر(ع) در شرح آيه شريفه ((و من قُتل مظلوماً)) فرمودند: ((حّي اثهدي اثنصور كأ حّي اچد تمداً و كأ حّي عييك اثسيح؛ مهدي [عج]، منصور ناميده شد، همان طوري كه احمد، به محمد [ص] و عيسي به مسيح[ع] ناميده شد)).(50)
محمد بن مسلم ميگويد: شنيدم اباجعفر فرمود: ((قائم ما منصور به رعب و مؤيّد به نصر است…))(51)
6. روز عاشورا و ياد حضرت مهدي(عج)
جلوهاي ديگر از ارتباط دو فرزند زهرا(س)، روز عاشورا است، كه دل عزاداران بايد به عشق وليعصر بتپد و ذكر قيام اباعبدالله، با ياد امام زمان (عج)، توأم باشد.
صالح بن عقبه از پدرش نقل ميكند: امام محمد باقر(ع) فرمود: ((هر كس حسين بن علي(ع) را در روز دهم محرم زيارت كند تا آن كه نزد قبر آن حضرت گريان شود، خداوند – تبارك و تعالي – ثواب دو هزار حج و دو هزار عمره و دو هزار جهاد به او عطا كند كه ثواب آنها، مثل ثواب كسي است كه درخدمت رسول خدا(ص) و ائمه طاهرين(ع) حج و عمره و جهاد كرده باشد.
راوي ميگويد: عرض كردم: فدايت شوم، كسي كه در شهرهاي دور باشد و ممكن نباشد كه در مثل اين روز به سوي قبر آن حضرت رود، آيا براي او ثوابي است؟
امام (ع) فرمود: هرگاه چنين باشد به سوي صحرا يا بربلندي بام خانه خود رود و به سوي حضرت اشاره كند و سلام دهد و در نفرين بر قاتلان وي جديت نمايد و بعد از آن دو ركعت نماز بخواند. اين كار را در اوايل روز انجام دهد و خود بر امام حسين (ع) بگريد و كساني را كه در خانهاش هستند، نيز به گريه بر آن حضرت وا دارد. و يكديگر را به اين كه در شهادت امام حسين(ع) مصيبت زده شدهاند، تعزيت گويند. و هرگاه چنين كنند، همه آن ثواب ها را براي آنان ضامنم.
گفتم: يكديگر را چگونه تعزيت بگويند ؟
حضرت فرمودند بگويند: ((اعظم الله اجورنا جصابنا باگسغ(ع) و جعلنا و اياكم من الطالبغ بثاره مع وليه الامام اثهدي من آل تمد علشم السلام؛ خداوند اجر ما و شما را در مصيبت حسين(ع) بزرگ گرداند و ما و شما را از كساني قرار دهد كه به همراه وليّ امام حسين، امام مهدي[عج ]از آل محمد(ع) طلب خون آن حضرت كرده و به خونخواهي او برخيزيم)).(52)
7. شعار سپاه حضرت مهدي(عج)
در شعارهاي لشكر آن حضرت – كه برگرفته از شعور عميق آنان است – به روشني ميتوان ياد و خاطره امام حسين (ع) را مشاهده كرد.
در يكي از ((زيارات جامعه)) در قسمت سلام به حضرت مهدي(عج) آمده است: ((السلام عط الامام الغائب عن الابصار و اگا ص الامصار و الغائب عن العيون و اگا ص الافكار، بقية الاخيار، وارث ذي الفقار، الذي يظهر ص بيت الله اگرام ذي الاستار و ينادي بشعار يا لثارات اگسغ، انا الطالب بالاوتار، انا قاي كلّ جبار؛(53) سلام و درود بر امامي كه از ديدهها پنهان است و در شهرها حاضر؛ آن كه از ديدهها، نهان است و در دلها حاضر؛ باقي مانده اخيار و خوبان؛ و وارث شمشير ذوالفقار؛ آن بزرگواري كه در بيت الله الحرام – كه داراي پردهها است – ظاهر ميشود و به شعار ((يا لثارات الحسين)) ندا ميكند و ميفرمايد: منم مطالبه كننده خون هاي به ناحق ريخته؛ منم شكننده هر ستمگر جفا پيشه)).
و ياران حضرت مهدي(عج) نيز به پيروي از امامشان، شعار يا لثارات الحسين سر ميدهند. محدث بزرگ مرحوم حاجي نوري(ره) از كتاب غيبت فضل بن شاذان نقل كرده: ((ان شعار اصحاب اثهدي(عج) يا لثارات اگسغ(ع)؛ به درستي كه شعار ياوران مهدي(عج) يا لثارات الحسين است)).(54) امام صادق (ع) هم ميفرمايد: ((شعار ياران حضرت مهدي يا لثارات اگسغ (اي خونخواهان حسين(ع)) است)).(55)
چهار: همراه با تشرفات
نظرات شما عزیزان:
1. حضرت مهدي(عج) و گريه بر امام حسين(ع)
سيد بحر العلوم (ره) روزي به قصد تشرّف به سامرا تنها به راه افتاد. در بين راه درباره اين مسأله كه ((گريه بر امام حسين(ع) گناهان را ميآمرزد)) فكر ميكرد. همان وقت متوجه شد كه شخص عربي، سوار بر اسب به او رسيد و سلام كرد. بعد در لحظهاي پرسيد: جناب سيد! درباره چه چيز به فكر فرو رفتهاي؟ و در چه انديشه اي؟ اگر مساله علمي است مطرح كنيد، شايد من پاسخش را بدانم. سيد بحر العلوم فرمود: در اينباره فكر ميكنم كه چطور ميشود، خداي تعالي اين همه ثواب به زائران و گريه كنندگان بر حضرت سيدالشهدا(ع) ميدهد؛ مثلاً در هر قدمي كه در راه زيارت بر ميدارد، ثواب يك حج و يك عمره در نامه عملش نوشته ميشود و براي يك قطره اشكي تمام گناهان صغيره و كبيرهاش آمرزيده ميشود؟
آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن! من براي شما مثالي ميآورم تا مشكل حل شود.
سلطاني به همراه درباريان خود به شكار ميرفت. در شكارگاه از همراهيانش دور افتاد و به سختي فوق العادهاي افتاد و بسيار گرسنه شد. خيمه اي را ديد و وارد آن جا شد. در آن سياه چادر، پيرزني را با پسرش ديد. آنان در گوشه خيمه بز شيردهاي داشتند، و از راه مصرف شير اين بز، زندگي خود را ميگذراندند. وقتي سلطان وارد شد، او را نشناختند؛ ولي براي پذيرايي از مهمان، آن بز را سر بريده و كباب كردند؛ زيرا چيز ديگري براي پذيرايي نداشتند. سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و خود را به درباريان رسانيد و جريان را براي اطرافيان نقل كرد.
در نهايت از ايشان سؤال كرد: اگر بخواهم پاداش مهمان نوازي پيرزن و فرزندش را داده باشم، چه عملي بايد انجام بدهم؟ يكي از حاضران گفت: به او صد گوسفند بدهيد. و ديگري كه از وزيران بود، گفت: صد گوسفند و صد اشرفي بدهيد. يكي ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد.
سلطان گفت: هر چه بدهم كم است؛ زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم، آن وقت مقابله به مثل كردهام؛ چون آنان هر چه را كه داشتند به من دادند. من هم بايد هر چه را كه دارم، به ايشان بدهم تا مقابله به مثل شود.
بعد سوار عرب پرسيد فرمود: حالا جناب بحرالعلوم، حضرت سيدالشهدا(ع)، هر چه از مال و منال، اهل و عيال، پسر و برادر، دختر و خواهر و سر و پيكر داشت، همه را در راه خدا داد، پس اگر خداوند به زائران و گريه كنندگان، آن همه اجر و ثواب بدهد، نبايد تعجب كرد؛ چون خدا – كه خدائيش را نميتواند به سيدالشهدا(ع) بدهد – پس هر كاري